قانون‌هایِ دیگری حکم می‌کند این‌جا، سیاه برسفید.



1.  کم کم دارد ابعاد تاریک تاریخ زندگی خاندان مادری ام برایم روشن می شود . چرا از آنجا به ایران مهاجرت کردند به ایران و آن همه ترس و وحشت از اینکه حتا نام فامیلی شان را از بخارایی تغییر دادند...
2.  مسئله کمونیست ها برایم مبهم بود .زمان کودکی مادرم از کمونیستها با بدترین الفاظ یاد می کرد .و البته هنوز هم  بدترین صفت ممکن برای شخصی از دیدگاه مامان ،همان کمونیست بودن است . به نظر مامان (عوام) کمونیستها فرقه ای بودن که خدا را قبول نداشتند و بدترین نوع کمونیستها در شوروی سابق زندگی می کردند و می کنند ...
3.  خیلی جدی از مامان پرسیدم چرا از بخارا به سرخس مهاجرت کردین ؟اولش به شوخی گفت برو از پدربزرگم بپرس! بعد از چند ثانیه با لحن خیلی جدی ای گفت به خاطر همون چیزایی که تو بهش اعتقاد نداری!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر